یک قاتل اغوا کننده که توسط طعمه اش دستگیر می شود ، مجبور می شود به خواسته های منحرفش بپردازد. وقتی که او را می بندند ، با انگشتانش خنده می زند ، و یک برخورد پرشور را که فراتر از درگیری اولیه آنها است ، روشن می کند.