سوار شدن به آسانسور با دوستم وقتی که عضو ضخیم و تپش دارش غیرممکن شد که نادیده گرفته بشه ، داغ شد. من مشتاقانه به او اجازه دادم ، با مهارت او را داخل و خارج کردم ، و او را نفس کشیدم.